جدول جو
جدول جو

معنی ناپاک مرد - جستجوی لغت در جدول جو

ناپاک مرد
(مَ)
طالح. بدکردار. مقابل پاکمرد به معنی صالح:
خروشید گرسیوزآنگه به درد
که ای خویش نشناس ناپاکمرد.
فردوسی.
فرستاده را گفت رو باز گرد
بگویش که ای خیره ناپاکمرد.
فردوسی.
از آن روزبانان ناپاکمرد
تنی چند روزی بدو باز خورد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناپاک رو
تصویر ناپاک رو
بدروش، بدکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپاک زاد
تصویر ناپاک زاد
حرام زاده، ولدالزنا، کسی که اصیل و نجیب نباشدبرای مثال آن دد ناپاک زاد از هیبتت جان داد از آنک / بود در گوشش هنوز افغان افغان ای ملک (قاآنی - ۹۲۷)
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
صالح. مقابل ناپاکمرد:
تو تا برنشستی بزین نبرد
نبودی مگر یکدل وپاک مرد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاک مرد
تصویر پاک مرد
مرد پاک صالح مقابل ناپاکمرد
فرهنگ لغت هوشیار